دانلود آهنگ جدید

دانلود آهنگ حسن نامجو فقیه خوشگله

(گلادیاتور ها)

امان از دستت ای مقام معظم برتری!
مقام از دستت ای امان معظم که مقام از تو بر آید از دستت… دستت
فغان از تو بر آید ای مقام که امان تو می‌دهی
نمی‌دانم مربوط به کدام موسیقی مقامی هستی؟
چه کس تو را ساخته؟
کیان نواخته‌؟
خود من! مربوط به کدام موسیقم
که مقامی نیست آن
که مقامی نیست مرا در کوی قائم مقامان جهان
ای برهم رساننده ی دو خط حتی موازی که هیچ کس را چون تو خداوند نکرده است نزدیکی
نزدیکی!
گویند حکایت به اینجا رسید که فرزندانش سوراخ سنبه‌های تمام رازآلودگی‌اش را عیان کرده‌اند…
امان از دستشان!
گویند بریده است و از همه بریده
صد و بیست و چهار هزار زن خویش را طلاق داده که عشق پیریش تو بودی و آن جیر پماران!
امان از دستت!
گویند فرزندانش همه تباه شده‌اند و خلاف می‌کنند و تو را برگزیده است برای روزهای پیری‌اش
برای روزهای پیری‌ات تا در آغوش هم به حال دشمن گریه کنید
چه رازآمیزترینی است نزدیکی های او با تو و عشق انسانی تو به توهم یک همسر
چه رازآمیز!
تو کدبانوترین زن خداوندی!
آن چنان که برایت محمد را نیز حتی طلاق داد
و آن فرزندان که از شکم تو زاده‌اند، همه ماده‌اند
مادگانی چون من
سهم‌الارث ما نیم است و باید که چون تو خانه‌دار شویم
به امید آنکه خداوند شبی از شب‌ها به بالین تک‌تکمان بغلطد
خود من! از آن دخترانم
از آن مادگان بی‌مقام که بی‌مربوط هستم به هر نوع موسیق چون تو ای مادرم، سرورم، مقام معظم سروری
نمی‌دانم کدام ژن در من نفوذ کرد که شوهرت یا توهمش هیچ‌گاه به بسترم نیامد
من عاشق فرزندان خلافکار تباه شده بودم از همان زمان خودم نیز
آخر شوهرت مرا باکره گذاشت
که چیزی از این غمین‌تر نیست
چیزی غمین‌تر از بی‌پناهی پیوند معصومانه‌ی تو و شوهر پیرت
و چیزی غمین‌تر از خوشبختی ناب آنان که نامشان را دشمن تر از حتی نام من به یاد داری
و لذتی شهوانی است در تلفظت از آن عیان
دشمن حتی نیم نگاهی هم به من و تو نمی‌اندازد
و چیزی غمین‌تر از این هم حتی
و چیزی غمین‌تر از آهنگ آمورف تو ای مقام! ای معظم! ای رهبری!
معونت از آن توست
آه الهاكم التكاثر
معونت از آن توست
آه الهاكم التكاثر
که آوخ می‌چکد از چشمم ز شر این همه هیاهوی علیل
چه ماراست بس؟
چه ماراست بس؟
چه این دویدن و بلعیدن ما راست پس؟
معونت از آن توست
آااه الهاكم التكاثر
حتی رنج حتی ذرتم المقابر
حتی حضور بی‌غش
آاای گلادیاتورهای پارک‌وی
آاای صف ساکن آهن
چیدمان حسرت
نیزه‌ها بردار، که دم غروب است
جا نماند خود نمای کسی‌ ‌ز پارک
نیزه‌‌ها بگذار، که دم غروب است
جا نماند خود نماز کسی‌ ‌ز جوانمرد قصاب ز شهر ری
‌معونت از آن توست
آااه الهاكم التكاثر
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس
آی گلادیاتورها برینید بر ارس
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس
آی گلادیاتورها برینید بر ارس
آی گلادیاتورها بخندید بر صفا
آی گلادیاتورها بگریید در قفا
آی گلادیاتورها بیافتید روی زن
آی گلادیاتورها بپوشید موی زن
آی گلادیاتورها ببلعید هفت من
آی گلادیاتورها بغرید روی هم
آی گلادیاتورها بپیچیید جلوی هم
آی گلادیاتورها فرعی‌ه در برین
آی گلادیاتورها شرعی‌ه در بیارین
آی گلادیاتورها سمی ه پخش کنین
آی گلادیاتورها هرویین‌ه تخس کنین
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس
آی گلادیاتورها برینید بر ارس
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس
آی گلادیاتورها برینید بر ارس
آی گلادیاتورها بخندید بر صفا
آی گلادیاتورها بگریید در قفا
آی گلادیاتورها بیافتید روی زن
آی گلادیاتورها بپوشید موی زن
آی گلادیاتورها ببلعید هفت من
آی گلادیاتورها بغرید روی هم
آی گلادیاتورها بپیچیید جلوی هم
آی گلادیاتورها فرعی‌ه در برین
آی گلادیاتورها شرعی‌ه در بیارین
آی گلادیاتورها سمی ه پخش کنین
آی گلادیاتورها هرویین‌ه تخس کنین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دانلود آهنگ جدید دانلود موزیک جدید دانلود آهنگ جدید ایرانی دانلود آهنگ ساری موزیک